مقدمه
“همهگیری ویروسی ما را به یاد خصلت تصادفی و بیمعنای زندگیمان میاندازد؛ اهمیتی ندارد که ما انسانها چه بنای معنوی باشکوهی به جهان عرضه کردهایم، زیرا تصادف طبیعی احمقانهای یک ویروس یا خرده سیاره میتواند به آن پایان دهد… بماند که درس بومشناسی این است که ما انسان ها چه بسا ندانسته در این پایان سهیمباشیم.” ١
شاید این بزرگترین درس باشد که میتوان از چنین شرایطی گرفت. اما سوال اینجاست وقتی گرفتار وضعیت نامعلوم ِ آنیم چه باید بکنیم؟ در وجه شخصی پیشنهاد ژیژک این است ؛” برای مقابله با فشار ذهنی دوران عالم گیر کرونا، اولین قاعده این است که الان وقت جستجوی تجربههای اصیل نیست. بیهیچ احساس شرمی همه مناسک کوچکی را به جا آورید که به زندگی روزانهتان ثبات می بخشد.”٢ با آنکه به گفته ژیژک از این پس میبایست نوعی از زندگی آمیخته با خطر را بپذیریم.” حتی وقتی زندگی بالاخره به حالت عادی برگردد این همان عادی بودنی نیست که قبل از شیوع به آن عادت کرده بودیم. آن چه به عنوان بخشی از زندگی روزمره بدان خو گرفته بودیم دیگر قطعی فرض نمی شود، باید زیستن شکلی بس شکنندهتر از زندگی را که آمیخته با خطر دائمی است بیاموزیم. خطراتی که یک گوشه کمین کردهاست .٣
با این مقدمه شاید بتوان به بخشی از زندگی انضمامی ما که با معاشرتکردن ،دیدن و تجربه کردن اثر در فضای گالری میگذشت نیز نگاهی انداخت و شاید بتوان از آموزه ژیژک برای این منظور هم درس گرفت، و چنین وضعیتی را به عنوان واقعیت پذیرفت و فرض کرد در این نقطه از زندگی است که می توان بخشی از واقعیت مجازی را به واقعیت زندگی افزود. فضای مجازی همیشه در قیاس با واقعیت بسان شبح و بدون حد و مرز عامل تهدید و عدم ثبات بوده و هست. اگر این فضا همچنان در چنین شرایطی باقیبماند و نتواند جزئی از واقعیت ما شود قدرتش تبدیل به تهدید میشود که شدهاست. خاصیتی که ژیژک جزو عوامل تولید شبح اپیدمیهای هر ویروسی میداند.” لحظه ای که این عامل شبح وار(ویروس کرونا) بدل به جزئی از واقعیت ما شود( حتی اگر نبرد با آن را باخته باشیم) مادام که این انتقال به واقعیت نتواند روی دهد، گرفتار خواهیم ماند، یا دربند پارانویای اضطرابزا(جهانشمولی کامل) میمانیم. یا دست به دامان نمادین سازیهای بیاثر از راه برون ریزهای ویرانگری میشویم که ما را در معرض مخاطرههایی نالازم قرار میدهند” ٤
بطور مشخص فضای جامعه تجسمی ما که با این اختلال تروماتیک مواجه شده است، و برای گذر از وحشت و توهم نیازمند عمل در قالب طرحی بودیم برای همبستگی جمعی در حد توان و بضاعتمان.
آتلیه۹۹ به همین نیت پاگرفت، راهکار موقت گالری ایرانشهر در رویارویی با این بحران، که به شکل قابل توجهی با اقبال چشمگیری از طرف هنرمندان و مخاطبین روبرو شد که تصمیم در تداوم و توسعهی پایدار این تجربه را داریم. تا چه باشد و چه در نظر آید…
منبع نوشته فوق از (ویژه نامه: ویروس کرونا و فیلسوفان) از سایت؛ تز یازدهم است به قرار زیر؛
١- (نظارت و تنبیه، بله لطفا) اسلاوی ژیژک، ترجمه: مهدیامیرخانلو، فریددرفشی
٢-( راهنمای دوام آوردن در حصر کرونایی) ژیژک، ترجمه:صالح نجفی
٣-همان / ژیژک ( نظارت و تنبیه، بله لطفا)
٤-همان( راهنمای دوام آوردن در حصر کرونایی)
بیانیهی اول
درباره پلتفرم ويژن
ویژن پلتفرمی برای نمایش و فروش آنلاین آثار هنری است که با هدف حمایت از هنرمندان و فراهمآوردن فرصتهای بیسابقه برای نمایش آثار هنري است. هنرمندان، گالریها و مجموعهداران در محوریت این برنامه قراردارند. طراحی این پروژه به نحویست که مسیری نو در ارائهی آثار هنرمندان فراهم خواهدکرد. بهینهسازی موتورهای جستجوگر در حوزه هنرهای تجسمی، حفظ پویایی فضای هنری، ایجاد تعاملات میان افراد و گروههای گوناگون هنری از ديگر برنامههای پلتفرم ویژن است.در كنار استانداردسازی و دستهبندی دقیق اطلاعات آثار هنرمندان همچنين فراهم نمودن فضايي براي دسترسی آزاد مخاطبان جهاني. این امکان با توسعه فضاهای جدید نمایشگاهی و ماندگار کردن آن در فضای وب، برگزاری بیش از یکصدوپنجاه نمایش در سال را پیشبینی میکند. نمایشهای مجازی هر یکشنبه افتتاحشده و تاریخ اختتامیهای ندارد. ویژن شرايطي را میسر میسازد تا کیوریتورها و مجموعهدارانی که در نقاط دیگر جهان تمایل به دنبالکردن هنر ایران را دارند در بهترین حالت دسترسی آن قرار گیرند.